ببین رفیق، این فیلم "اتاق جلویی" (The Front Room) رو که میگی، یه جور فیلم ترسناک روانشناختیه، از اون مدلها که بیشتر با اعصاب و روانت بازی میکنن تا اینکه یهو یه چیزی بپره جلوت و بترسی. داستانش هم انگار اقتباسی از یه داستان کوتاه از یه نویسنده انگلیسیه به اسم سوزان هیل.
کارگردانهاش دو تا برادرن به اسم اگِرز، که خب این اولین فیلم بلندشونه، یعنی اومدن خودشونو تو این ژانر محک بزنن. پخشکنندهاش هم شرکت A24 ئه، که خب این خودش یه جورایی نشون میده فیلم از اون فیلمهای خوشساخت و احتمالا متفاوت از آب دراومده، چون A24 معمولا فیلمهای خاص و باکیفیت رو پخش میکنه.
بازیگر اصلیش هم یه خانومه به اسم برندی نوروود، البته خب بازیگرهای دیگه ای هم داره مثل کاترین هانتر و اندرو بورناپ. داستان فیلم درباره یه زن بارداره که با نامادری شوهرش که یه جورایی مذهبی و سنتیه، مجبور میشه زیر یه سقف زندگی کنه. از همون اول هم مشخصه که این نامادری یه کم مرموزه و رفتارهای عجیبی داره، انگار یه نیروی شیطانی پشتشه.
تو خلاصه داستانش خوندم که این زن باردار، بِلیندا، یه پروفسور مردمشناسیه که از یه طرف با مشکلات کاری دست و پنجه نرم میکنه، از یه طرف هم بارداره و یه پسر بچه هم قبلا از دست داده. بعد یهو این نامادری شوهر از راه میرسه و میگه که پدر شوهره داره میمیره. شوهره که انگار خیلی با خونوادهاش خوب نیست، اولش نمیخواد بره دیدن پدرش، ولی بعد که پدره میمیره، نامادریه میاد و یه پیشنهاد میده: میگه بیاین من تو خونه شما زندگی کنم، آخرای عمرمه دیگه، عوضش بعد مرگم ارث و میراث درست و حسابی بهتون میرسه.
خب این زوج هم که انگار وضع مالی خوبی ندارن، قبول میکنن و این نامادری میاد تو خونهشون و اتفاقا اتاق جلویی خونه رو که قرار بوده اتاق بچه بشه رو برمیداره! از اینجا به بعد کم کم رفتارهای عجیب و غریب نامادری شروع میشه، همش تیکه و کنایه میزنه، رفتارهای نژادپرستانه و مذهبی افراطی از خودش نشون میده و خلاصه جو خونه رو کاملا به هم میریزه.
بعد یه مدت هم انگار یه اتفاقات ماورایی تو خونه میفته، بلیندا خوابهای عجیب میبینه، توهم میزنه و بچهاش هم بیشتر به نامادریه وابسته میشه تا خودش. شوهرش هم که کلا طرف نامادری رو میگیره و خلاصه اوضاع خیلی قمر در عقرب میشه.
آخرش هم نامادریه میمیره و اینا فکر میکنن خلاص شدن، ولی خب انگار تهش یه سورپرایز ترسناک منتظرشونه. تو خلاصه داستان نوشته بود که آخر فیلم معلوم میشه بلیندا نامادریه رو خفه کرده! یعنی انگار این نامادریه انقدر رو اعصابش رفته که آخرش دست به قتل زده.
راجع به بازخورد فیلم هم انگار نظرات منتقدا خیلی قاطی پاتی بوده، یه سری خوششون اومده، یه سری هم نه. تو سایتا نوشته بودن امتیاز منتقدانش متوسطه، نه خیلی خوب نه خیلی بد. فروش فیلم هم خیلی چنگی به دل نزده، انگار حدود ۳ میلیون دلار فروش داشته که برای یه فیلم ترسناک خیلی رقم بالایی نیست.
در کل به نظر میاد فیلم "اتاق جلویی" از اون دسته فیلمهاییه که اگه دنبال یه ترس واقعی و روانشناختی هستی و حوصله فیلمهای آرومتر رو داری، شاید بد نباشه یه نگاهی بهش بندازی. ولی اگه دنبال هیجان و جامپاسکر و اینجور چیزایی، ممکنه خیلی به دلت نشینه. به هر حال من که کنجکاو شدم ببینم این نامادریه دقیقا چه زهری ریخته که عروس بیچاره آخرش قاتل میشه!